معنی وابسته به زیر توده یخ، وابسته بدوره فرعی یخبندان, معنی وابسته به زیر توده یخ، وابسته بدوره فرعی یخبندان, معنی mاfsتi fi xdc تmbi do، mاfsتi fbmci tcud dofjbاj, معنی اصطلاح وابسته به زیر توده یخ، وابسته بدوره فرعی یخبندان, معادل وابسته به زیر توده یخ، وابسته بدوره فرعی یخبندان, وابسته به زیر توده یخ، وابسته بدوره فرعی یخبندان چی میشه؟, وابسته به زیر توده یخ، وابسته بدوره فرعی یخبندان یعنی چی؟, وابسته به زیر توده یخ، وابسته بدوره فرعی یخبندان synonym, وابسته به زیر توده یخ، وابسته بدوره فرعی یخبندان definition,